،یه قاتل واسه خودش ول میگرده
...اون وقت من اینجا نشستم منتظر
.تا این دست گندیده راه رو نشونم بده
!"روبی"
،تمام راهها برای نابود کردن این شیطان
بر میگرده به جایی که
.کلبـه
.پس بیا برگردیم همونجا و تمومش کنیم
.نمیتونید با من بیاید
.به حد کافی زندگیتون رو به خطر انداختم
اش"؟" -
.همین الانشم به زندگیم سر و سامون دادم
.میتونی به نیروی شبه نظامی ملحق شی
کمپتون کجاست؟
.پیداش کردم -
.تا من برسم اونجا
!پلیس ایالت
.با ما بیا -
.که بجنگیم
.بزن بریم
.تقدیــم میکنــد iMovie-DL تیــــم ترجمـــهی
.:. ترجمـــــه و زیـــرنـــویـس .:.
میدونید، هنوز نمی دونم
.چه حسی دارم
...فکر کنم اگه شما بمیرید
بمیریم؟
.بیا بگیم زنده میمونیم
.خوش بین باش
.دقیقا
قرار نیست از خودمون
.میخوایم میشیگان رو سرزنده نگه داریم
،ما واسه این داریم باهات به کلبه میایم
.که الان اصولا یه خانوادهایم
.میدونم. مشکل همینجاست
،هر کی که برام عزیزه میمیره
.اما شما دیگه بالغید
،"میریم دیدن "لم
.میریم به کلبه -
.هر چی باشه بهتر از اینه
.نگران نباش، "آنی اوکلی"، اسلحهت رو میگیری
.من شعلهافکن میخوام
.جدی میگم
،خانوادهم رو از دست دادم
.شعلهافکن عادلانهست
.آره، خب. کاملا الان آتیشی هستی
.خب گوش کنید
،یه سری نصیحت دوستانه
.یکم عصبی هستن
.اوه، من اینجور آدمها رو میشناسم
سفیدپوستهای عصبی
.تا برای آخر هفته نقش "رامبو" رو بازی کنن
.خیلی خب حالا، آروم
.نمیخوایم که یه "روبی ریج" دیگه رو دستمون داشته باشیم
،پس این رفتارت رو بکن تو کونت
.که قطعا تا الان اصلا متوجهش نبودم
.عجب
.کمک
.کمک
.یکی کمک کنه
.یکی کمک کنه
.یکی کمک کنه
.یا خـدا
.اون اینجاست
کی اینجاست؟
.اون همه جا رو داغون کرده
...خیلی خب، تو توی شوکی
.باید جلوی خونریزی رو بگیریم
.خواهش میکنم
.فقط منو بکشین
.آروم رفیق
.حالت رو خوب میکنیم
...خیلی خب، اول اینکه
.ازش دور شید -
اون یکی از اوناست، مگه نه؟
.یکی از اوناست
...خب
،شما دیگه کی هستید
و واسه چی اطراف کمپ من میچرخیدین؟
.اول اینکه معذرت میخوایم
...فکر کنم ما
.بد موقعی به شماها برخوردیم
.ما فقط دنبال "لم" میگردیم
.گفت میتونه کمکمون کنه
لم" رو میشناسی؟" -
.آره، اون یکی از دوستهای خوبمـه
،تازه توی رستوران دیدیمش
.قبلا تو رو دیدم
اهل کجایی؟
.من؟ اهل اینجاها نیستم
.لعنتی
اون کجاست؟
.لعنتی -
!اون برگشته
منظورتون از "اون" کیـه؟
."لـم"
لم" خودمون؟"
.حدود یه ساعت پیش، برگشت به کمپ
اولش فکر کردم
...اما بعدش شروع کرد
.به لت و پار کردن آدمها
.اوه، پسر
.چشماش سفید و عجیـبه
.شبیه هیولا شده
.اوه، البته که اینطوره
.اسلحههاتون رو به سمت پشت بوم بگیرید
.باید از اینجا بزنیم به چاک -
،اگه من جاتون بودم
تو چه کوفتی میدونی؟
.بذار روشنت کنم
،چیزی که اون بیرونه
.و میخواد که تو زنده نباشی
.دقیقا میدونم با چی طرفیـم
.همه چیز شروع شده
لـم"؟" -
...هیچ کاری نکن -
کجا؟ -
.:. WwW.iMovie-DL.Com .:.
© Elka © فرشــــاد © Rain Angel © پری ســــا
،درمورد اینکه شما دارید به کابین میاید
،خون و دل و روده به جا بذاریم
،یه سری اسباببازی بزرگ برمیداریم
.خوبه -
.تسخیـر شدم
...این بچههای ارتشی
...که میزنن به جنگل
(یکی از سربازان ویتنام)
(اشاره به یکی از جنایتهای سال 1992)
.اون -
.قرار نیست کسی رو بکشیم
چی؟ -
.اوه، من "لم" رو میشناسم -
.اون ما رو به اینجا دعوت کرد
.پشت بوم -
،دوباره شروع کرده به مشروب خوردن
.باشه -
.این اطراف نمیچرخیـدم
،میدونه که تو زندهای